
این همه تلاش برای چیست؟
زمانیکه امید نباشد ٬
جویبارها ٬ رودخانه ها ٬ با پل هایشان برای چیست؟
زمانیکه ماهی نباشد
و قایق های خسته بدون بادبان به ساحل لنگر انداخته باشند
برای چیست ٬ اینهمه تلاش ؟
برای بیهوده بودن ؟
روح را برای چه ستایش کنم ؟
زیرا روح خالیست ٬
بی شکل ٬ بی هدف ٬ بی دوست ٬ بی نشان
دور شو ز من ای آفتاب
من تاریکی را می پرستم ٬
و نمیخواهم دیگر کسی را بشناسم
زیرا من خود یک سایه ام
بی خیال ٬ بی امید ٬ بی دوست ٬ بی نشان ٬
و بی ثمر .