<< نگاه >>



پرنده ای کنار من نمانده است

من سایه ای هستم که ترا بی نهایت دوست دارد

سایه ای که نمی تواند به روشنایی گراید

سایه ای که نمی تواند سخن بگوید

سایه ای که تنها با توست

سایه ای که اسیر تنهائیست

سایه ای که همه جا با توست اما تو قادر به یافتن آن نیستی

سایه ای که در طلوع عشق تو میمیرد و در عمق نگاه تو می خوابد .